سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حوری آسمان

کنار دریا، با آب همزبان بودم

میان توده رنگین گوش ماهی ها،

ز اشتیاق تماشا چو کودکان بودم !

به موج های رها شادباش می گفتم !

به ماسه ها، به صدف ها، حباب ها، کف ها،

به ماهیان و به مرغابیان، چنان مجذوب،

که راست گفتی، بیرون ازین جهان بودم .

 

نهیب زد دریا،

که : - « مرد !

این همه در پیچ تاب آب مگرد !

چنین درین خس و خاشاک هرزه پوی، مپوی !

مرا در آینه آسمان تماشا کن !

دری به روی خود از سوی آسمان واکن !

دهان باز زمین در پی تو می گردد !

از آنچه بر تو نوشته ست، دیده دریا کن !

زمین به خون تو تشنه ست ، آسمانی باش !

بگرد و خود را در آن کرانه پیدا کن !

*****

سلام. سال 86 هم بالاخره تموم شد. با تمام خوبی ها و بدی هاش. تلخی ها و شیرینی هاش. دلخوری و دلتنگی هاش. اما.....

 قصه ی زندگی هم چنان ادامه داره و رود  خوش نواز آن جاریه  با  فرصتهای جدیدی که دراختیارمون قرار میده که یکی از اون فرصتها همین سال جدید و نو شدن طبیعته. که تلنگری باشه برای ما که یادمون نره که قراره آسمونی باشیم ،‏ آسمانی فکر کنیم و آسمانی بمانیم.

خدایا درسال جدید توفیق دیدنت از آینه ی آسمان را روزیم کن.

 


نوشته شده در چهارشنبه 87/1/7ساعت 11:12 عصر توسط حوری آسمان نظرات ( ) |


Design By : Pichak